کد مطلب:188444 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:258

پاسخ حضرت امام محمد باقر به سوالات راهب بزرگ نصاری
امام باقر (علیه السلام) همراه فرزندش حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) در تبعیدگاه خود شام از كاخ هشام بیرون آمده كمی راه رفتند تا رسیدند به میدان شهر در آن جا جمعیت بسیاری جمع شده بودند. امام باقر (علیه السلام) از كسی پرسید چه خبر است این جمعیت برای چه جمع شده اند و در جواب گفت: این جمعیت كشیشان و عابدان مسیحیان هستند. این ها در سال یك روز مراسمی دارند كه در عبادتگاه خود در بالای كوه می باشد سالی یك بار در چنین روزی جمع می شوند تا به زیارت آن راهب و عالم بزرگ خود بروند هم او را زیارت كنند و هم سوال های خود را كه در طول سال برایشان پیش آمده از او بپرسند این جمعیت در این جا برای همین منظور جمع شده اند كه به زیارت عابد بزرگ خود بروند این ها معتقدند كه این عابد بزرگ زمان شاگرد حضرت عیسی را درك كرده است حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) فرمود اگر مانع نشوند و حضرت امام باقر (علیه السلام) همراه جمعی به سوی عبادتگاه عابد كه در بالای كوه بود حركت كردند.

امام باقر (علیه السلام) سرش را با پارچه ای پیچید كه كسی او را نشناسد و به صورت ناشناس همراه جمعیت به كنار عبادتگاه عابد رسیدند كشیشان در بیرون عبادتگاه فرشی انداختند و سپس عابد بزرگ را از داخل عبادتگاه بیرون آورده روی آن فرش



[ صفحه 47]



نشاندند عابد به قدری پیر شده بود كه قدرت راه رفتن نداشت اما چشمش زیر ابروان بلند و سفیدش می درخشید و حاضران را كه در دورش حلقه زده بودند می دید جاسوسان به خلیفه هشام خبر دادند كه حضرت امام باقر (علیه السلام) همراه كشیشان مسیحی به دیدار عابد بزرگ رفته است هشام مخفیانه شخصی فرستاد تا آن چه در آن جا رخ داد خبر دهد سیمای زیبا و جذاب امام باقر (علیه السلام) عابد بزرگ را جذب كرد عابد در میان این همه حاضران به امام باقر (علیه السلام) رو كرد و گفت: آیا شما از مسیحیان هستید و یا از امت اسلام می باشید؛ امام باقر (علیه السلام) فرمود از امت اسلام هستم. عابد بزرگ پرسید از علماء این است هستی یا از بی سوادان امت؛ و امام باقر (علیه السلام) فرمود از بی سوادها نیستم و پس از لحظه ای فكر خواست سطح علم و آگاهی امام را بیازماید چرا كه او در همان نگاه اول عظمت مقام امام را دریافته بود اینكه می خواست این عظمت برای خودش و برای حاضران آشكار گردد راهب گفت: من مسائلی را از تو سوال می كنم یا تو سوال می كنی؟ حضرت باقر (علیه السلام) فرمود تو سؤال كن هر چه بپرسی من آماده جواب هستم عابد بزرگ رو به جمعیت كرد گفت عجیب است كه مردی از امت محمد (صلی الله علیه و سلم) این جرأت را دارد و می گوید تو سؤال كن و من آمادگی برای تمام سؤال ها دارم حال سزاوار است كه چند مسأله از او بپرسم.



[ صفحه 48]